درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 112
بازدید ماه : 612
بازدید کل : 398068
تعداد مطالب : 93
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


honar1300
هنر معاصر وکلاسیک ایران وجهان




او پسر یکی از اولین سینماداران تهران و مهم‌ترین عکاس تاریخ‌نگار دوره واپسین قاجار بود. پدرش در تهران قاجاری از پرنفوذترین و محبوب‌ترین غیر ایرانیانی بود که به واسطه...

 



ادامه مطلب ...



مرقعات ایرانی

مرقعات و آلبوم¬های ایرانی از سدة نهم و دهم هجری
دیوید ج. روکسبورگ
انتشارات دانشگاه ییل، لندن، 2005 میلادی
51 تصویر رنگی، 125 تصویر سیاه و سفید، 380 صفحه

درمیان کتاب¬ها و پژوهش¬هایی که در گسترة نقـاشــی ایرانی دوران ¬اسلامی انجام گرفته ¬است، به¬ندرت به آثاری برمی¬خوریم که جز از پرداختن به تاریخ نقاشی و ویــژگـی¬های سبــک¬شناختی نگاره¬هــا و شناسایـــی و تجزیه و تحلیل آثار هنـرمندان، به جنبــه¬های دیگر هنــر کتاب¬آرایی ایرانی پرداخته باشند. کتاب مفصل و پژوهش کم¬نظیر دیوید روکسبورگ دراین میان نمونه¬ای استثنا به¬شمار می¬رود. محقق در این کتاب تمرکز خود را به بــررسی مرقعات و مجمـوعـه¬ها و کلیة مواد و مسایل فنی و سبک¬شناسی آن¬ها منحصــر کـرده است .
«مرقع مجموعه¬ای از قطعات طراحی، نقاشی و خوشنویسی ¬است که در دفتری مجلد به¬¬طرزی خاص ترتیب یافته¬ باشد. حواشی¬ صفحات معمولاً با تذهیب یا تشعیر آرایش¬ می¬یابند و اسامی سفارش¬دهنده و گردآورنده و گاه شرحی به¬عنوان مقدمه در ابتدا و نیز تاریخ اتمام¬کار در انتهای دفتر درج می¬شود.
مرقـع¬سـازی در ایــران از میانــة سـدة شانــزدهم م./ دهم هـ.ق. معمول شد. این با آغــــاز کاهش سفـارش¬های کتـاب¬آرایـی مقــارن ¬بود. مـرقع بهرام ¬میرزا صفـوی (بـه ¬کـوشش دوست¬محمد)، مـرقــع ¬امیـرحسین ¬بیـگ (به¬ سـرپــرستی مالک دیلمی) و مــرقع گلشن (به¬دستور جهانگیرشاه¬ گورکانی) از مشهورترین مرقعات حاوی آثار استــادان ایرانــی به ¬شمـار می¬آیند.» [پــاکباز، رویین (1378)، دایرة¬المعارف هنر، تهران، فرهنگ معاصر]
در این کتاب، مجموعه¬ها و مرقعات آفریده شده در دربارها و کارگاه¬های هنری ایران سدة پانزدهم/ نهم و شانزدهم/ دهم مورد بررسی قرار گرفته و ویژگی¬ها و تفاوت¬های آن¬ها به بحث گذاشته شده است. ویژگی¬های فیزیکی و ظاهری، شیوه¬های ساخته و سرهم شدن مرقعات و محتـویات آن¬ها همگی مـــورد پژوهش قرار می¬گیرند. نویسنده با تأکید، معرفی و تحلیل هفت مرقع مهمی که در دوره¬های تیموری و صفوی خلق شده است، تاریخ و تحولات این¬گونه نسخه¬های خطی و کتاب¬آرایی و ارتباط و پیوستگی¬های مرقعات با کاربست¬های فرهنگی را شناسایی و بازسازی می¬کند. چکیده¬نگاری، تبارشناسی، ارزش و اعتبار و جایگاه اجتماعی مرقعات، روند ساخت و حکایت جابه¬جایی مرقعات در طول تاریخ، از بخش¬های دیگر این پژوهش گسترده هستند. بررسی تولیدات هنری کارگاه¬ها، مقـام و جایگاه هنـرمند، شیوه¬های گوناگون مرقع¬سازی، ابزار و وسایل کار، چگونگی کنش متقابل میان کتاب¬ها و مرقعات از دیگر مباحث کتاب هستند. بیشتر170 تصویر ارایه شده در این کتاب برای نخستین بار است که عرضه و معرفی می¬شوند.
برخی عناوین فصل¬ها و مقالات کتاب عبارتند از:

- مرقعات ایرانی

- نخستین نگاه: مرقع خوشنویسی بایسنقر

- در کارگاه، مرقعات تیموری

- احیای کتاب¬ها

- سه مرقع عصر صفوی میانة سدة دهم

- مرقع بهرام¬میرزا ( 45 – 1544 م )

- موخره ، آشنایی دوباره ، وضعیت جدید

دیوید ج روکسبورگ، استاد تاریخ هنر و معماری دانشگاه هاروارد، از متخصصان و پژوهشگران مهم عرصة هنــر کتاب¬آرایی اسلامی و به¬ویژه مرقعات ایرانی است.
این کتاب در سال 2005 میلادی، با چــاپ بسیار نفیس و نگاره¬هــا و تصاویــر عالـی، در لندن و توسط دانشگاه ییل به چاپ رسیده است.


هنرهای فیگوراتیو در سده¬های میانة اسلامی و معماری بهزاد

مایکل بری
با مقدمه¬ای از استوارت کری¬ ولش
انتشارات فلاماریون، سال 2004 میلادی، پاریس
215 تصویر رنگی، 407 صفحه

پیکرنگاری و نقاشی فیگوراتیو را به¬جرأت می¬توان اساس و ساختار نگارگری ¬ایرانی ¬دانست. کمتر نگاره و نقاشی را بتوان در هنــــر نگارگـری ایران سراغ گرفت که پیکره¬های انسانی در آن حضـــور نداشته ¬باشند. طبیعت¬پـردازی، منظـرة دشت، کـوه، درختــان و... همگی تنها بهانه¬ای برای جلوه و حضور پیکره¬ها هستند. مایکل¬ بری در این اثر، با بررسی و شناسایی نمادهای گوناگون بصری رمزآمیزی که در نگاره¬های پیکره¬دار آفریده¬شده در سده¬های میانة اسلامی کاربرد داشته، به معرفی، تجزیه و تحلیل و نقد هنر فیگوراتیو در نقاشی ایرانی- اسلامی و دیگر کشورهای همسایه می¬پردازد و به¬ویژه هنرهای فیگوراتیو عصر طلایی هنر اسلامی مربوط به سده¬های چهاردهم م./ هشتم هـ¬ .ق و شانـزدهم م./ دهم هـ¬ .ق مورد تأکید و بـررسی قرار می¬گیرد.
این کتاب با تکیه بر اصول حرفه¬ای پژوهش به شناخت و رمزگشایی ویژگی¬های تمثیلی و مجازی و نمادین سنت¬های بصری و جلوة آن در قالب نمادهای مذهبی می¬پردازد. در این میان به¬ویژه آثار استاد بزرگ نگارگری ایرانی، بهزاد در اوج دوران شکوفایی¬اش در سدة یازدهم م./ نهم ¬هـ .ق، در دربار هرات مورد بررسی و پژوهش قرارمی¬گیرد. بهزاد که استاد مسلم نقاشی ایرانی بود، جلوه و شخصیت اسطوره¬ای و رمز¬آلودی در هنر ایران و جهان اسلام دارد. این تحقیق را می¬توان از نمونه¬های ارزشمند پژوهش و تحلیل علمی در رابطه با آثار استاد بهزاد دانست.
عناوین برخی از فصل¬های کتاب عبارتند از:

- نگاه و زبان بهزاد

- نقاشی ایرانی

- ساختار و شکل هنر فیگوراتیو اسلامی از سدة هشتم¬ تا شانزدهم میلادی

- معمای بهزاد
و ...

مایکل¬ بری، متخصص و پژوهشگر هنرها و فرهنگ¬ ایران، هند، پاکستان و افغانستان است و در دانشگاه هاروارد زیر نظــر استـوارت¬ کری ¬ولش به¬ مطالعة هنــر¬های¬ اسلامی می¬پردازد. وی صاحب تألیفات گوناگونی دربارة رمزشناسی و نمادپردازی در معماری اسلامی و هنرهای تصویری ایرانی دوران اسلامی است.
کتاب با چـــاپ بسیار نفیس و تمام¬رنگـی، حــاوی نگاره¬ها و تصاویر بسیاری است که می¬تواند مورد استفادة هنـرپژوهان قرار گیرد.

 



سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:نگارگری,عصر اسلامی,honar1300, :: 12:36 ::  نويسنده : mojtaba

این اثر را احتمالا کمتر دیده اید ..

WWW.NEGARGAR.BLOGFA.COM

در عصر قاجار شخصی به نام میرزا رضی الدین طالقانی ملقب به صنیع همایون می‏زیست که در مجمع‏الصنایع ناصری الماسیه کار می‏کرد. وی از نقاشان و مذهبان تردست و چابک قلم اواسط دوره قاجار بود.

اگرچه از تاریخ و آغاز و انجام زندگی وی اطلاع دقیقی در دست نیست. به استناد پاره ای از آثار هنری به جا مانده‏اش می‏توان گفت وی در فواصل سال‏های 1299 هجری قمری تا 1322 هجری قمری فعالیت وسیع هنری داشته تا زمان مظفرلدین شاه زیسته است. میرزا رضی‏الدین طالقانی علاوه بر آنکه در نقاشی ایرانی‏سازی، شبیه‏سازی افراد و نقاشیهای مینایی از توان هنری استادانه‏اش برخوردار بود در تذهیب و تشعیر و زرنشانسازی و طلااندازی و حل‏کاری مهارتی بلامنازع داشت. ورود وی به ریزه‏کاریهای فنی هنر تذهیب در حدی بود که از معاصران وی کمتر کسی می‏توانست به اعمال روش ماهرانه‏اش در دقایق این هنر نائل آید و با او که در نقش بستن پیچک‏های خوشه‏انگوری، طاووس‏ها و ریسه‏گل‏های رنگین و شمسه‏های زرافشان از قدرت قلمی شگرفی برخوردار بود برابری کند یا همسان و پا به پای او به تقلید نگارگریهای دوره تیموری و صفوی بپردازد با مهارت از پس رونگاری نقاشی‏های استادان پیشین برآید.

این توانایی هنری موجب شد بتواند در مواجهه با خارجیانی که به نگارگریهای پیشین ایران به دیده تحسین می نگریستند و به جای نقاشی‏های مکتب ایرانی‏سازی متداول در دوره قاجار یا طبیعت سازی‏های الهام یافته از نقاشی‏های کلاسیک غربی در جست و جوی نقاشی‏ها و نسخ خطی مصور تیموری و صفوی بر می‏آمدند به عرضه آثاری روی آورد که به تقلید نگارگری‏های مورد علاقه غربیان در کارگاه خود می‏کشید.

پس از چندی در قبال توجه روز افزون اروپائیان به این نوع آثار با گردآوری تنی چند از نقاشان جوان و با استعداد در آن کارگاه به تجدید حیات هنری پیشین همت گمارد. نگارگری سنتی معمول در دوره‏های تیموری و صفوی را که در اصطلاح خارجیان مینیاتور نامیده می‏شد و نقاشان ایرانی مصطلحاًً چینی‏سازی می‏گفتند از نو بازسازی و باب کند.

یکی از نقاشان جوانی که به کارگاه میرزا رضی‏الدین طالقانی راه یافت، زنده یاد میرزا آقا امامی نقاش مشهور سده اخیر بود که مانند نیاکان هنرورش سادات درب امامی اصفهان با داشتن جامه روحانی و پای بندی به مبانی دینی به نقاشی می‏پرداخت . وی پس از آموختن رموز نقاشی سنتی قاجار نزد استادان فن مقیم اصفهان برای تکمیل هنرآموزی به تهران رفت و در محضر میرزا رضی‏الدین طالقانی دقایق تذهیب و تشعیر و نقاشی به سبک دوران های تیموری و صفوی را فرا گرفت. پس از بازگشتن به اصفهان با دایرکردن کارگاهی در سرای سنگ تراشان و با بکار گماردن هنرمندانی که در شعب مختلف هنری استادی داشتند، مجمع هنری فرمندی بر پا ساخت. علاوه بر آن که به طراحی و نقاشی ظرایف پرداخت که امروز زیب مجموعه‏های خصوصی و موزه‏های عمومی یادآور دستان پرتوان هنرمندی است که در عرصه هنرهای ترسیمی ایران آثاری پرشکوه آفرید و در احیا و اعتلای هنر نقاشی سنتی ایران نقشی بزرگ ایفا کرد. با ایجاد کانون هنری پر فروغی که از تابش وجود هنرمند وی نور می‏گرفت به آموزش هنرجویان مستعدی نائل آمد که پس از وی در سلک ناموران هنر ایران جایگزین شدند. هنر رو به زوال نگارگری را از نو به صورت هنر فاخر ملی در محافل هنری جهان  مطرح ساختند. چنان که امروز از شاگردان افتخارآفرین استاد چابک قلم معاصر محمود فرشچیان بر ستیغ کوهسار هنر جای دارد و به مدد کلک شیرین نگار معجزه‏گرش نگارگری معاصر ایران را با هویتی نوین در انظار جهانیان اعتباری شایسته می‏بخشد.

در حقیقت از نقاشان در کشاکش هنری بین غربگرایی و بازگشت به سنن نگارگری پیشین با تحول طبیعی منطبق با شرایط درونی و برونی جامعه ایرانی در آثار زیبنده وی تجلی می‏یابد. به ویژه آنکه جریان تقابل سنت و تجدد در مسیر دیگری نیز به کلک افتخارآفرین این استاد نامی ختم می‏شود. چه در تغییر  و تحول تاریخی مراکز رسمی آموزش هنری نیز می‏بینیم از تربیت یافتگان مدرسه صنایع مستظرفه کمال الملک که شیوه آموزشی‏اش دقیقاً روی به انگاره‏های غربی و طبیعت‏سازی‏های کلاسیک اروپایی داشت، دو تن در مایه‏وری هنری استاد فرشچیان موثر بوده اند. اینان زنده یادان هادی خان تجویدی و عیسی خان بهادری‏اند که پس از کسب فیض و هنرآموزی در محضر کمال الملک سنت دیرین را با دخل و تصرفاتی نشات یافته از تحول زمان و الهاماتی که از طبیعت سازیهای اروپایی گرفتند بر تقلید محض و الگوبرداری از هنر غربی برتر دانستند. در مدرسه صنایع قدیمیه به مدیریت حسین طاهرزاده بهزاد به تدریس نگارگری سنتی پرداخنتد. گرچه هادی خان تجویدی که از زمره نوابغ هنری است در اوان جوانی روی بر نقاب خاک کشید ولی سیطره نفوذ معنوی و راه گشایی هنری‏اش که طیف وسیعی از نقاشان ایرانی را تحت تاثیر قرارداد به طور غیر مستقیم موثر افتاد و آموزش هنری عیسی خان بهادری که پس از تدریس در مدرسه صنایع قدیمیه تهران در هنرستان اصفهان مشغول کار شد از نزدیک در هدایت هنری استاد فرشچیان نقشی اساسی ایفا کرد. به این سان سهم غیرقابل انکار آن دو نقاش بزرگ مضافاً بر فضل تقدم و حضور مدام شادروان استاد محمدحسین مصور الملکی در اصفهان و تکاپو و اعتبار هنری او و نقاشان نام آور چیره‏دست دیگر چون استاد حسین بهزاد در تهران و کوشش جمعی آنان در احیای هنر نگارگری ملی پس از قرن ها وقفه و رکود مشهود در نگارگری سنتی و سال ها سرگردانی نقاشان ایرانی، با رخ داد شکوفایی کلک نقش‏آفرین فرشچیان و مکتب او به ثمر رسید. به آن درجه از کمال مطلوب نزدیک شد که با جامعیت معنوی ناشی از بداهت فکر و شاخصیت طراحی، منضم به زیبایی نقوش و ظرافت تلفیق و ترکیب خطوط از مرز زمان پا فراتر نهاد. با القای فیض متوالی از تجلی هنری و مکاشفه ذهنی نقاش متفکری اشراقی بر آثار اجله هنرمندان پیشین سبقت جست . این جمله تحقق نیافت مگر با قابلیت کلی بهره‏وری ازمبدا فطرت و ملکه ذاتی هنری و کشش درونی عرفانی‏اش مضافاً بر وجه اکتسابی هنرش مشتمل بر نشو و نما یافتن در حال و هوای هنرآمیز و عرفان‏آگین اصفهان یعنی برخورداری از جاذبه هنری عرفانی شهری که علاوه بر الهام از مواریث هنری پیشین به مظاهر عینی معماری پر شکوه سلجوقی و ابنیه نقش‏آذین صفوی مزین بود.

مکتب نقاشی وی مکتبی است متعهد به ارائه بدایع طبیعت نشات یافته ذوق و اندیشه و ادراک نقاشی که می خواهد از پس پرده الهام ذهن صیغلی‏اش بیننده را به دنیای رمز‏آگین برتر از طبیعی هدایت کند که واهب مواهب همت بر او گشوده است. تا در میان باغ تنهایی آدمی با طبیعت آمیزش دل‏پذیر واقعیت و اسطوره و تجسم و تخیل را در قالب نقوش چشم نواز مکتبی بنگردکه بر پایه آگاهی از انگاره‏های جهان شمول هنر شکل می‏گیرد و در مسیر تعالی هنر به پیش می‏رود استاد محمود فرشچیان هنرمند بزرگی است که خوشبختانه قدر ور در زمان حیات مجهول معاصران نمانده، علو مرتبه هنری‏اش همواره ملحوظ هنردوستان است.

( نویسنده مقاله منوچهر برومند/پاریس -  برگرفته از مجله شوکران )

WWW.NEGARGAR.BLOGFA.COM



سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 12:33 ::  نويسنده : mojtaba

نگارگری ایرانی به عنوان هنری برگرفته از مفاهیمی چون تعالی روح و رسیدن به عالم معنا و جاودانگی با نگرش حقیقت گرا و هنر قدسی در سراسر دنیا شناخته شده است.

نگار ( نگاریدن و نگارشتن ) در فرهنگ‌ها با معانی متعددی چون نقش و نقاشی به کار رفته است.

در حقیقت نگارگری مفهوم عام دارد و روش‌ها و سبک‌های گوناگون نقاشی ایرانی را شامل می‌شود؛ چه آنها که در کتاب و نسخه‌های خطی صورت گرفته شامل: تذهیب، تشعیر، حاشیه سازی، جدول کشی، گل و مرغ و چه آنها که بر دیواربناها و بوم‌های دیگر انجام شده است.

درواقع هنرمند نگارگر آنچه را که در پرده خیال دیده است به تصویر می‌کشد و در این راه با چنگ انداختن به ریسمان الهی و بهره‌گیری از تعالیم اسلامی به خلق اثر هنری ایرانی اسلامی می‌پردازد.

از سوی دیگر، نگار در ادبیات عرفانی ما ذات باری تعالی است و در ادبیات عاشقانه نیز به معشوق می‌گویند و در هنر نگارگری خداوند،نگار حقیقی است و همه نگاه‌ها به اوست و او نیز در صورت های مختلف به جلوه گری می‌پردازد.

نگاره، نگارستان و نگارخانه از مشتقات نگارگری هستند. این کلمات که هر کدام معنی خاص خود را دارند به صاحب نام خود تقدس می‌بخشد زیرا هر کدام به نوعی جلوه حق یا جایی برای نمایش و یا نگهداری این جلوه‌ها هستند.

نگاره‌ها در نگارگـری بر خـلاف تعـریف علمی‌شان یکسان هستند ولی مراتب دارند و طلا اوج تجلی رنگ‌ها و نقره اوج خفـای آنها هستند و رنگ‌ها در دو مقـام تلـوین و تمکیـن در اثر هنری جلوه‌گری می‌کنند.

تلوین‌ها رنگ به رنگی در نگارگری است که یک اثر از رنگ‌های زیادی تشکیل شده است و تمکیـن به زمانی می‌گوینـد که رنگ در جای خود بنشیند.

با این تعریف نگارگر، تصویرکننده جلوه حق است و گاهی به مقامی می‌رسد که از حق چهره می‌کند و آن را چهره گشایی می‌نامند.

تاریخچه نگارگری دینی نیز به تصویرسازی قصص قرآنی و کتب مقدس آسمانی در اواخر سده 7 تا 12 هجری زمانی که مغولان به ایران حمله کردند،باز می‌گردد.

البته از همان دوران تصاویر زیادی از قصص انبیاء، آیات قرآنی، سوره‌ها، حاشیه، جلد، میان سطرها در نسخ‌های معراج‌نامه، جوامع‌التواریخ، مقامات حریری، مجموعه قصص انبیاء و کتب بسیاری چاپ و حتی به صورت رقعه دیده شده است.

در هنر نگارگری قرآن، اگر در راه دین قلمی زده شود و رنگ و طرحی به سفیدی کاغذ نقش ببندد همگی در ستایش آفریننده زیبایی‌ها است.

در کلامی دیگر اگر شعر حافظ برای جهانیان نیاز به ترجمه دارد، نگارگری، تذهیب و تشعیر، نقش و رنگ‌شان احتیاج به هیچگونه تفسیر و ترجمه‌ای ندارد.

 



سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 12:28 ::  نويسنده : mojtaba

صفحه قبل 1 صفحه بعد